مقدمه
گاهی وقتها یک کشور کوچک میتواند کاری کند که نگاه دنیا را به سمت خود بگرداند و یک تنه در اقتصاد کلان تغییرات ایجاد کند.
نپال، همین کشور کوچک در دل رشتهکوههای هیمالیا، امروز تبدیل شده به یکی از داغترین سوژههای خبری جهان. شاید بپرسید چرا؟ مگر کشوری با این وسعت و جمعیت کم چه نقشی در اقتصاد جهانی دارد؟
پاسخ ساده است، نپال مثل یک پل است؛ پلی میان دو ابرقدرت اقتصادی یعنی هند و چین. حالا تصور کنید این پل به خاطر فیلترینگ اینترنت و محدود شدن آزادیهای دیجیتال لرزش بگیرد. طبیعی است که نهتنها خود نپال، بلکه اقتصاد منطقه و حتی فراتر از آن، تحت تاثیر قرار بگیرد.
ماجرای امروز نپال نشان میدهد که قطع اینترنت دیگر فقط سرگرمی و آزادی بیان را تحت تاثیر قرار نمیدهد. وقتی اینترنت خاموش میشود، بجز آزادی در حقیقت موتور اصلی اقتصاد، معیشت و آینده یک نسل خاموش میشود. همین است که ماجرا از یک بحران داخلی فراتر رفته و به موضوعی جهانی تبدیل میشود.
جایگاه نپال در اقتصاد منطقه و جهان
نپال؛ کوچک اما مهم
اگر فقط به عددها نگاه کنیم، شاید نقش نپال چندان چشمگیر نباشد. تولید ناخالص داخلی این کشور در سال مالی ۲۰۲۴ حدود ۵۱ میلیارد دلار بوده است. اقتصادش هم بر سه ستون اصلی استوار است: ۲۴ درصد کشاورزی، ۱۳ درصد صنعت و ۶۳ درصد خدمات.
اما پشت این عددها یک واقعیت بزرگ نهفته است؛ نپال همیشه بهعنوان یک مسیر ارتباطی استراتژیک میان هند و چین عمل کرده است. کشوری که شاید به تنهایی اقتصادی بزرگ نداشته باشد، اما نقش آن در وصل کردن دو بازار غولآسا غیرقابل چشمپوشی است.
تجارت خارجی؛ وابستگی به همسایگان
کل تجارت خارجی نپال چیزی حدود ۱۷.۵ میلیارد دلار است. جالبتر اینکه بیش از دو سوم آن با هند انجام میشود و بعد از آن چین با ۱۴ درصد شریک اصلی این کشور است. یعنی اگر این پل ارتباطی دچار اختلال شود، تجارت منطقهای هم به دنبال آن به هم میریزد.
مهاجران و پولهایی که اقتصاد را سر پا نگه داشته
یکی از رگهای حیاتی اقتصاد نپال جریان پولی است که کارگران مهاجر از کشورهای دیگر میفرستند. این پولها نزدیک به ۲۲ تا ۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی نپال را تشکیل میدهد؛ یعنی حدود ۱۱ میلیارد دلار در سال! بدون این جریان مالی، اقتصاد نپال بهشدت متزلزل خواهد بود.
گردشگری؛ از اورست تا کاتماندو
نام نپال با هیمالیا و قله اورست گره خورده است. سالانه بیش از یک میلیون گردشگر برای کوهنوردی، طبیعتگردی یا حتی تجربه فرهنگ متفاوت نپال به این کشور سفر میکنند. این صنعت حدود ۶.۶ درصد تولید ناخالص داخلی را میسازد.
حالا تصور کنید بحران سیاسی و فیلترینگ و قطعی اینترنت چه ضربهای میتواند به این صنعت بزند؛ وقتی گردشگر نتواند اطلاعات پیدا کند، یا تصویر کشوری ناامن از نپال در رسانهها شکل بگیرد قطعا اقتصاد را دچار بحران خواهد کرد.
کسری تجاری؛ زنگ خطر دائمی
نپال سال گذشته حدود ۱۵۲ میلیارد روپیه صادرات داشت، اما وارداتش بیش از ۱۵۹۳ میلیارد روپیه بود. این فاصله بزرگ بین صادرات و واردات، نشاندهنده کسری تجاری چشمگیر و هشداردهندهای است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
برای یک کشور کوچک مانند نپال، این میزان وابستگی به واردات، بهویژه از همسایگان بزرگ مانند هند و چین، مانند یک طناب نازک است که اقتصاد را نگه میدارد. هرگونه اختلال در مسیرهای ترانزیتی، محدودیتهای سیاسی یا مشکلات دیجیتال میتواند این طناب را پاره کند و بهسرعت اقتصاد کشور را به قهقرا ببرد.
تصور کنید یک شهر کوچک که بیشتر زندگی و کسبوکارهایش به واردات وابسته است، ناگهان راههای تأمین کالاهای اساسی بسته شود؛ سوخت، مواد غذایی، دارو و حتی کالاهای صنعتی حیاتی دیر میرسند یا با قیمتهای سرسامآور وارد میشوند. نتیجه؟ تولید متوقف میشود، بازارها ناپایدار میشوند و اعتماد مردم به اقتصاد و دولت کاهش مییابد.
این کسری تجاری بزرگ، در کنار جریان پولی مهاجران و گردشگری، نشان میدهد که اقتصاد نپال شکننده و حساس است و هیچ یک از حلقههای زنجیره اقتصادی نمیتوانند بهتنهایی کشور را سرپا نگه دارند. به همین دلیل، هر اختلالی چه سیاسی، چه دیجیتال میتواند اثر دومینویی داشته باشد که نه تنها نپال، بلکه اقتصاد منطقه را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
خاموش شدن موتور اقتصاد
وقتی دولت نپال دسترسی به اینترنت را محدود کرد، اولین قربانی، صنعت گردشگری بود. خیابانهای کاتماندو پر از تنش شد، صدای اعتراض مردم در هر گوشهای پیچید و تورها یکی پس از دیگری لغو شدند. هتلداران روزهای زیادی را پشت درهای بسته گذراندند، بدون حتی یک مهمان خارجی که بتواند بخشی از امید اقتصادی آنها را زنده نگه دارد. برآوردها نشان میدهد تنها در همین مدت کوتاه، صنعت گردشگری بیش از ۸ میلیارد روپیه ضرر کرده است؛ عددی که برای کشوری کوچک و وابسته به گردشگر مثل نپال، بسیار سنگین و شوکآور است.
اما ماجرا به اینجا ختم نشد. کسبوکارهای دیجیتال و استارتآپها، که به نوعی امید اصلی اقتصاد نوپای نپال بودند، عملاً متوقف شدند. قطع اینترنت یعنی قراردادهای خارجی روی هوا بمانند، ارتباط با شرکای بینالمللی مختل شود و سرمایهگذاران نسبت به آینده کشور بدبین شوند. بسیاری از پروژهها نیمهکاره رها شدند و استارتآپها، موتور نوآوری نپال، مجبور شدند فعالیتهای خود را به حالت تعلیق درآورند.
از سوی دیگر، تجارت مرزی هم ضربه خورد. کامیونها پشت مرزها، بهویژه در مرز هند، گیر کردند و کالاهای اساسی مثل سوخت و مواد غذایی دیر به مقصد رسیدند. قیمتها افزایش یافت و در بسیاری از روستاها، بازارها نیمهتعطیل شدند و مردم با سردرگمی و کمبود مواجه شدند. این وضعیت نشان داد که حتی کوچکترین اختلال در شبکههای دیجیتال و ارتباطی میتواند اثر واقعی و ادامهداری بر زنجیره تأمین و زندگی روزمره مردم داشته باشد.
با این حال، چشمانداز بلندمدت آنقدرها هم تاریک نیست. اگر دولت مجبور شود عقبنشینی کند و فضای دیجیتال را بازتر کند، همین اعتراضها میتواند به نقطه عطفی برای نپال تبدیل شود. شاید این بحران، فرصتی باشد تا آزادیهای دیجیتال رسمیت پیدا کند، استارتآپها دوباره جان بگیرند، گردشگری با تصویر تازهای از نپال بازگردد و مسیر تازهای برای اقتصاد این کشور باز شود.
نقش نسل Z در تغییرات نپال
نسل Z نپال، جوانانی که بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۰ به دنیا آمدهاند، قلب و روح این اعتراضات بودند. برای آنها اینترنت و شبکههای اجتماعی تنها ابزار ارتباط یا سرگرمی نیست؛ زندگی، تحصیل، کسبوکار و حتی درآمدشان به آن وابسته است. وقتی دسترسی به اینترنت محدود شد، نسل Z احساس کرد پایههای زندگی و آیندهاش از بین رفته است و همین خشم و نارضایتی را به خیابانها کشاند.
این نسل نه تنها به دنبال آزادی دیجیتال بود، بلکه خواستار مشارکت در تصمیمگیریهای اقتصادی و اجتماعی کشورشان هم شدند. بسیاری از جوانان با خلاقیت و نوآوریهای دیجیتال، استارتآپها و پروژههای کوچک اقتصادی خود را راهاندازی کرده بودند و محدودیت اینترنت، موتور خلاقیت و اقتصاد آنها را متوقف کرد. به عبارت دیگر، نسل Z همان جریانی بود که اقتصاد دیجیتال نوپای نپال را زنده نگه میداشت و حالا با اختلال در اینترنت، این جریان به شدت آسیب دید.
اما نسل Z نپال فقط قربانی نبود؛ عامل تغییر هم بود. اعتراضات و فعالیتهای آنها باعث شد توجه دولت، رسانهها و حتی جامعه بینالمللی به وضعیت آزادی دیجیتال جلب شود. این نسل با استفاده از شبکههای اجتماعی، ابزارها و نمادهای مخصوص به نسل خودشان با خلاقیتی جالب و نو در بیان پیامها و اتحاد اجتماعی، توانستند صدای خود را فراتر از مرزهای نپال برسانند و نشان دهند که حتی یک کشور کوچک میتواند در بحرانهای جهانی تأثیرگذار باشد. نسل Z نپال، در واقع، نه تنها واکنش نشان داد، بلکه مسیر آینده اقتصاد، سیاست و جامعه را هم به روش خود شکل داد.
پیامدهای بحران نپال برای ایران
تجارت مستقیم هرچند کوچک، اما مهم
ایران و نپال تجارت بزرگی با یکدیگر ندارند. صادرات ایران به نپال در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ حدود ۶۲۰ هزار دلار بوده است؛ بیشتر شامل شیشه و کک نفتی. شاید این رقم ناچیز به نظر برسد، اما در شرایط بحرانی حتی همین اعداد کوچک نیز میتوانند پرریسک شوند.
فرصتهایی برای ایران
وقتی مسیر نپال مختل میشود، بسیاری از کشورها به دنبال راههای جایگزین میگردند. ایران با موقعیت ژئواستراتژیک خود میتواند نقش مهمی در این معادله بازی کند، بهویژه اگر کریدور شمال–جنوب را کارآمدتر و سریعتر توسعه دهد.
همچنین نپال به شدت به پول مهاجران وابسته است. اگر این جریان کند شود، کارگران نپالی مقصدهای تازهای جستوجو خواهند کرد. ایران میتواند با مدیریت درست از این فرصت در بخشهایی مانند ساختوساز و خدمات بهره ببرد.
از سوی دیگر حتی در حیطه گردشگری وقتی تصویر نپال به عنوان مقصد گردشگری آسیب ببیند گردشگران جهانی دنبال مقصد جایگزین میگردند. ایران با کوههای دماوند، زاگرس و البرز و جزایری مانند قشم و کیش و هنگام میتواند گزینه جذابی باشد، البته اینها به شرطی عملی خواهد شد که برندینگ ایران در زمینه گردشگری رشد کند، به شرطی که اینترنت و تبلیغات و تفریحات گردشگری در کشور آزادتر و مؤثرتر شود و تصویر آشفته و محدودی که از ایران نشان دنیا داده شده اصلاح شود.
ایران پر از پتانسیلهای خاموش است که میتوان با فعال کردن آنها به اقتصاد قدرتمندی رسید.
اقتصاد دیجیتال؛ آینهای برای ما
آنچه در نپال اتفاق افتاد، اگر عامیانه بخواهیم بگوییم شاید آینه عبرتی است برای ایران، یک هشدار جدی!
محدودیت اینترنت میتواند مثل یک سکوی پرتاب خراب عمل کند که فرصتها را روانه دره میکند. استارتآپها و کسبوکارهای نوپا فلج میشوند، پروژههای دیجیتال نیمهکاره رها میشوند و سرمایهگذاران خارجی که به دنبال بازده و ثبات هستند، فراری میشوند. تصور کنید یک استارتآپ موفق بینالمللی که قصد دارد با خدمات آنلاین، پلتفرم آموزشی یا اپلیکیشنهای مالی وارد بازار نپال یا ایران شود، ناگهان با قطع اینترنت و محدودیت دسترسی روبهرو شود؛ تمام برنامههای توسعه و سرمایهگذاری آن متوقف میشود و اعتماد شرکا از بین میرود.
اما ماجرا میتواند عکس این حالت هم باشد. اگر ایران مسیر باز و فرصتمحور را انتخاب کند و فضای دیجیتال خود را باز و امن نگه دارد، میتواند به مرکز ارائه خدمات دیجیتال به کشورهای بحرانزده تبدیل شود. تصور کنید یک شرکت ایرانی که خدمات مالی، پرداختهای آنلاین، نرمافزارهای مدیریتی یا حتی پلتفرمهای آموزشی ارائه میدهد، وارد بازار نپال شود و خلأ ایجادشده توسط محدودیتهای دیجیتال را پر کند. این فرصت نه تنها درآمد مستقیم ایجاد میکند، بلکه برند ایران را به عنوان یک کشور نوآور و قابل اعتماد در اقتصاد دیجیتال منطقهای تثبیت میکند.
این تجربه همچنین به ما یادآوری میکند که آزادی دیجیتال و اتصال به شبکه جهانی دیگر یک مزیت فرعی نیست؛ ستون اصلی رشد اقتصادی و نوآوری است. همانطور که محدودیت اینترنت نپال اقتصادش را فلج کرد، فضای باز و دسترسی آزاد میتواند موتور رشد و صادرات دیجیتال ایران شود، بهویژه در حوزههایی مثل فینتک، آموزش آنلاین، گردشگری دیجیتال و خدمات ابری. به بیان دیگر، نپال یک آینه است: مسیر ما در اقتصاد دیجیتال یا ما را فلج میکند، یا ما را به مرکز منطقهای فرصتها تبدیل میکند.
دیدن چنین رویدادهای جهانی برای کشورهای دیگر میتواند مانند یک درس یا فرصت باشد. در دنیای سرمایهگذاری، اعتماد، امنیت و فضای باز حرف اول را میزنند. آشفتگی و عدم ثبات اقتصادی همواره کابوس هر سرمایهگذار است، به همین دلیل است که بسیاری از سرمایهگذاران از شرایط محدودیت فراری هستند و به اقتصاد امن کشورهایی مانند آمریکا پناه میبرند.
جمعبندی و نگاه آیندهنگر
در پایان، فراموش نکنید ماجرای نپال فقط یک اعتراض خیابانی نیست. این بحران به ما نشان داد که اینترنت و آزادی دیجیتال امروز دیگر جزئی از تفریح یا سرگرمی نیستند؛ بلکه پایههای اصلی اقتصاد مدرناند.
برای کشوری مثل ایران، این داستان هم تهدید است و هم فرصت. تهدید از این نظر که نشان دهد محدودیت اینترنت میتواند اقتصاد دیجیتال کشور را متوقف کند. فرصت از این نظر که میتوان در مسیرهای ترانزیتی جایگزین فعال شد، گردشگرانی که مقصدشان تغییر کرده را جذب کرد و حتی خدمات دیجیتال به بازارهای تازه ارائه داد. هر کشور با مدیریت و هوشمندی در حال حاضر میتواند از این شرایط به نفع خودش استفاده کند.
بهطور خلاصه، نپال برای ما یک آینه است: کشوری کوچک با بحران دیجیتال، اما با اثری جهانی. کشورهایی که آزادی اطلاعات را میپذیرند رشد خواهند کرد، و آنهایی که به محدودیت ادامه دهند، از بازی اقتصاد جهانی کنار خواهند رفت.
در چنین شرایطی، نقش تحلیل و مشاوره اهمیت دوچندان پیدا میکند. اینکه از چنین تغییراتی چگونه به نفع خودتان استفاده کنید یک هنر هوشمندانه است. شناخت فرصتها یا تهدیدهای اقتصادی، همچنین درس گرفتن از اتفاقات تاریخی برای پیشبینی آینده، میتواند مسیر شما را روشنتر کند.
بیشک اگر بدانید در آینده چه چیز در انتظار شماست، درباره تصمیماتی که در سر دارید هوشیارتر خواهید بود. حضور مشاوران مجرب تیم هلدینگ MHS با مدیریت دکتر سلیمانی، که همواره رویکرد خلاقانهای برای آیندهنگری داشتهاند، در کنار سرمایهگذاران میتواند با نگاهی استراتژیک، فرصتها و تهدیدها را شناسایی کرده و مسیرهای جدیدی برای آینده شما ترسیم کنند.
همراه شما هستیم تا در هر شرایط بهترین تصمیمات مالی را اتخاذ کنید.