مذاکرات ایران و عربستان : شرق خاورمیانه چگونه دگرگون میشود؟

سرفصل ها

نزدیکی تهران و ریاض 

در حالی که سرمایه ‌گذاران منطقه‌ ای و بین ‌المللی با چشم‌ انداز های متلاطم اقتصاد جهانی دست ‌و پنجه نرم میکنند، تحول تازه ‌ای در شرق خاورمیانه در حال شکل ‌گیری است: نزدیکی تهران و ریاض. دیدار شاهزاده خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان سعودی، از تهران در 28 فروردین 1404، نه‌ تنها پیام ‌آور پایان یک دوره تنش دیپلماتیک بود، بلکه سیگنالی جدی برای بازار ها و فعالان اقتصادی است: منطقه ‌ای که سال ‌ها محل خروج سرمایه بود، اکنون با چشم ‌انداز ثبات نسبی مواجه شده است. با این حال، چنین تغییراتی الزاما پایدار و خطی نیستند و بین فرصت‌ های جذاب و تهدید های پنهان، مسیر سرمایه ‌گذاری در این منطقه همچنان پر از پیچ‌ و خم‌ های ژئوپلیتیکی باقی مانده است.

 

فصل تازه‌ ای از دیپلماسی 

پایان رقابت، آغاز همکاری؟

توافق پکن در مارس 2023 که با میانجی ‌گری چین میان ایران و عربستان حاصل شد، از منظر سیاسی مهم بود، اما آنچه این بار اهمیت بیشتری دارد، بعد اقتصادی و راهبردی ماجراست. ایران با ظرفیت ‌های بالقوه صنعتی و انسانی، و عربستان با توان مالی و قدرت لجستیکی، ظاهرا میتوانند یک مکمل منطقه ‌ای شوند. اما این فرض، بیش از هر چیز، به ثبات سیاسی و استمرار اراده دیپلماتیک دو طرف وابسته است. تجربه سال ‌های گذشته نشان داده که روابط ایران و عربستان به ‌شدت شکننده و قابل بازگشت به تنش است، به ‌ویژه در مواجهه با بحران ‌های ناگهانی، پرونده‌ های امنیتی حساس (مانند حملات به نفتکش ‌ها یا پرونده ‌های اتباع زندانی) یا تغییر در ساختار قدرت داخلی دو کشور. اگرچه سیگنال‌ های اخیر حاکی از اراده سیاسی جدیدی برای مدیریت اختلافات است، اما تضمینی برای نهادینه شدن این مسیر وجود ندارد. فقدان مکانیسم ‌های بلندمدت همکاری و نبود ساختار های منطقه ‌ای موثر میتواند روند فعلی را در معرض انقطاع قرار دهد.

سرمایه ‌گذاری

وقتی مرز ها نرم میشوند

از منظر تئوریک، بهبود روابط میتواند آغازگر موجی از سرمایه‌ گذاری‌ های دو جانبه و منطقه ‌ای باشد. همکاری در حوزه ‌های انرژی، پتروشیمی، لجستیک، فناوری ‌های نو و حتی مالی ‌سازی دارایی ‌های فیزیکی بین ایران و عربستان میتواند جذاب باشد. ایران میتواند با جذب بخشی از سرمایه ‌های سرگردان عربی که به ‌دنبال بازدهی در بازار های نوظهور هستند، بخش ‌هایی از اقتصاد را احیا کند. اما این سناریو، در عمل با موانع بزرگی روبروست: تحریم ‌های بین ‌المللی هنوز پابرجاست، انتقال سرمایه به ایران با محدودیت ‌های بانکی و حقوقی مواجه است، و فضای کسب ‌و کار همچنان از نا اطمینانی ‌های سیاست‌ گذاری، تغییرات ناگهانی مقررات، و نبود شفافیت رنج میبرد. از طرف دیگر، عربستان علیرغم منابع مالی گسترده ‌اش، از نظر تاریخی تمایلی به پذیرش ریسک ‌های بالا در بازار های پر ابهام نشان نداده است. همچنین، رقابت ژئوپلیتیکی پنهان هنوز در برخی جبهه ‌ها مانند عراق و یمن ادامه دارد. بنابراین، هرچند جذابیت ‌های اقتصادی وجود دارد، اما تحقق پروژه‌ های سرمایه ‌گذاری نیازمند ایجاد ساز و کار های حقوقی و تضمین‌ های متقابل است که فعلا در حد نیت ‌نامه‌ ها باقی مانده ‌اند.

حمل ‌و نقل و توریسم

باز شدن مسیر های تازه یا بازی در میدان مین؟

در بهترین سناریو، همکاری ایران و عربستان می تواند جهش بزرگی در حمل ‌و نقل منطقه ‌ای، کاهش هزینه‌ های تجاری و افزایش جریان ‌های توریستی به وجود آورد. اتصال ریلی ایران به بنادر غرب عربستان از طریق عراق و کویت، می تواند بخشی از زنجیره جدید شرق-غرب باشد که در رقابت با کریدور هند-اروپا مطرح است. همچنین، پرواز های مستقیم، باز شدن خطوط کشتیرانی و توسعه بنادر مشترک می تواند ایران را به بازیگر لجستیکی مکمل عربستان بدل کند. اما در سناریوی بدبینانه، وابستگی این پروژه‌ ها به امنیت منطقه ‌ای، عدم قطعیت در مسیر های حمل ‌و نقل، و چالش‌ های حقوقی موجود در موافقت ‌نامه‌ های دو یا چند جانبه باعث کندی یا تعلیق این روند خواهد شد. از طرفی، اگر تنش در خلیج فارس یا دریای سرخ افزایش یابد، مسیر های کشتیرانی دوباره به‌ سوی نا امن شدن خواهند رفت و اعتماد سرمایه‌ گذاران به زیرساخت‌ های مشترک از بین خواهد رفت. در بخش گردشگری نیز، تصور توسعه توریسم سلامت، مذهبی یا تفریحی، جذاب است ولی همچنان با چالش ‌هایی چون محدودیت ‌های فرهنگی، ملاحظات امنیتی، و نبود چارچوب ‌های همکاری تجاری در این حوزه روبرو است.

ژئوپلیتیک جدید

 ریسک کمتر یا تله ‌ی آرامش موقت؟

کاهش نسبی تنش‌ های ایران و عربستان، در کوتاه‌ مدت میتواند ریسک ژئوپلیتیک منطقه‌ ای را کاهش دهد و این برای بازار های انرژی، سرمایه ‌گذاری و حتی بیمه بین ‌المللی خبر خوبی است. پیام‌ هایی مانند خودداری عربستان از شرکت در هر حمله احتمالی علیه ایران، یا مشارکت آن در رزمایش‌ های چند ملیتی با حضور ایران، از نشانه ‌های واقع‌ بینانه ‌ای برای آرامش نسبی ‌اند. اما در سطحی عمیق ‌تر، این آرامش همچنان شکننده و متاثر از نیرو های فرا منطقه ‌ای است. روابط ایران با غرب، به‌ ویژه با آمریکا و اروپا، همچنان در نقطه‌ ی جوش باقی مانده و هر تحول ناگهانی میتواند معادلات را به‌ سرعت تغییر دهد. همچنین، عربستان هنوز در معادلات منطقه ‌ای مانند عادی‌سازی با اسرائیل، رقابت‌های انرژی در بازارهای آسیایی و نفوذ در آفریقا در حال مانور مستقل است؛ موضوعاتی که ممکن است در آینده دوباره باعث اختلاف شوند. خطر درگیری‌ های نیابتی، اگرچه کاهش یافته، اما هنوز به‌ طور کامل از بین نرفته است. بنابراین، سرمایه ‌گذارانی که با نگاه میان‌ مدت وارد منطقه میشوند، باید همچنان سناریو های پر ریسک را در مدل‌ های تصمیم ‌گیری خود لحاظ کنند.

سخن پایانی

 فرصت واقعی یا امید زودگذر؟

نزدیکی ایران و عربستان، از نظر تئوریک، می تواند نقطه عطفی در نظم اقتصادی خاورمیانه باشد، مشروط به آن‌که نهادینه شود، نه صرفا به سطح دیدار های نمادین محدود بماند. فرصت ‌هایی مانند همگرایی مالی، سرمایه ‌گذاری مشترک، همکاری انرژی، زیرساخت، حمل ‌و نقل، و گردشگری کاملا واقعی‌ اند. اما در آن‌ سو، ریسک ‌هایی نظیر بی‌ ثباتی داخلی، تحریم، بحران ‌های منطقه ‌ای، و نبود ضمانت ‌های حقوقی جدی نیز وجود دارد که میتواند این فرآیند را به تاخیر بیندازد یا حتی متوقف کند. بازار ها در حال رشدند و در این میان، پرسش کلیدی برای بازیگران اقتصادی آن است که آیا این نزدیکی به شکل ساختاری درخواهد آمد یا یک دوره استثنایی از آرامش موقت خواهد بود. آینده، بسته به تصمیمات امروز است، نه فقط در سطح شعار، بلکه در شکل‌ دهی به نهاد ها، قرارداد ها و اعتمادسازی ‌های واقعی.

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید :
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیگر مطالب
سرمایه گذاری رشدی (Growth investing) چیست؟
ترامپ، تعرفه ها و فرصت های سرمایه گذاری 2025
یادگیری
یادگیری هنر سرمایه‌ گذاری