در این مقاله با هم به بررسی یکی از چالش برانگیزترین موضوعات در حوزه مالی و اقتصادی میپردازیم، موضوعی که دغدغه روزمره بسیاری از ماست و هر کدام از ما به نوعی در زندگی شخصی و تصمیمات مالیمان با آن دست و پنجه نرم میکنیم. متن پیش رویتان متمرکز بر سرمایه گذاری در دوران تورم خواهد بود، مقولهای که در شرایط اقتصادی کنونی ایران از اهمیت دوچندانی برخوردار است.
در این بررسی جامع، قصد داریم به دقت تحلیل کنیم که پدیده تورم چگونه میتواند بر انواع مختلف سرمایهگذاریها تأثیر بگذارد. از طرفی، به این پرسش اساسی پاسخ خواهیم داد که در شرایط خاص اقتصادی یک کشور که با نرخهای تورمی بالا و مزمن دست به گریبان است، چه راهکارهای سرمایهگذاری هوشمندانهای وجود دارد که نه تنها ارزش داراییهای ما را حفظ کند، بلکه امکان رشد واقعی سرمایه را نیز فراهم آورد.
برای ساکنان ایران، تورم مانند سایهای همیشگی است که هر روز پررنگتر میشود و بر تمام جنبههای زندگی اقتصادی سایه میاندازد. اما نکته حائز اهمیت این است که این چالش منحصر به کشور ما نیست. حتی در پیشرفتهترین اقتصادهای جهان نیز، زمانی که تورم از مرزهای تعریف شده فراتر میرود و کنترل آن از دست سیاست گذاران خارج میشود، شاهد تأثیرات مخرب و گاه جبرانناپذیری بر کلیت اقتصاد، بخشهای مختلف صنعتی و به ویژه بازارهای سرمایهگذاری خواهیم بود.
اینگونه تحلیلها به ما کمک میکند دریابیم که چگونه میتوان در شرایطی که ارزش پول ملی روز به روز در حال کاهش است، با انتخاب استراتژیهای مناسب سرمایهگذاری، نه تنها از این گرداب اقتصادی جان سالم به در برد، بلکه به موقعیت بهتری نیز دست یافت. از بازارهای سنتی مانند مسکن و طلا تا گزینههای مدرنتر مانند بورس و ارزهای دیجیتال، همگی نیازمند نگاهی کارشناسانه و متناسب با شرایط تورمی هستند.
تورم چیست؟
پیش از هر چیز بیایید دقیقتر راجع به مفهوم تورم و پیامدهای آن صحبت کنیم، و بفهمیم تورم در واقع چیست و چگونه بر زندگی روزمره ما تأثیر میگذارد؟ برای درک ملموستر، تصور کنید در سال ۱۴۰۴ با یک میلیون تومان میتوانید چند قلم کالای اساسی مانند برنج، روغن، مرغ و میوه را برای مصرف ماهانه خانواده تهیه کنید، یعنی سبدی شامل ۳ یا ۴ قلم کالا. اما وقتی نرخ تورم به سطح بالایی میرسد، این عدد به ظاهر ثابت یک میلیون تومان، قدرت خرید کمتری پیدا میکند. یعنی چه؟ یعنی ممکن است در سال ۱۴۰۵ برای خرید دقیقاً همان سبد کالا شامل همان ۴-۵ قلم جنس مجبور باشید یک میلیون و پانصد هزار تومان پرداخت کنید. این پدیده به وضوح نشان میدهد که تورم مانند آفتی نامرئی است که به تدریج و پیوسته در حال تحلیل بردن ارزش پول و قدرت خرید شماست.
حالا چرا این وضعیت مشکلساز است؟ در شرایط تورمی، یکی از بدترین تصمیمات مالی ممکن، نگهداری پول به صورت نقد است. چون نه تنها ارزش واقعی این پول روزبهروز کاهش مییابد، بلکه شما در حال از دست دادن فرصت در انواع سرمایه گذاری هستید. در واقع، شما نه تنها باید از نگهداری پول نقد پرهیز کنید، بلکه باید به دنبال سرمایهگذاریهایی باشید که بازدهی آن حداقل چند درصد بالاتر از نرخ تورم باشد. اگر این شرط محقق نشود، در عمل شاهد خواهید بود که پول شما بیآنکه متوجه شوید، در حال آب شدن است، دقیقاً مثل یخی که در هوای گرم آرامآرام ذوب میشود.
قدرت خرید در تورم
برای روشنتر شدن موضوع، به مثال قبلی بازمیگردیم. فرض کنید شما یک میلیون تومان خود را در یک سرمایهگذاری نسبتاً مطمئن قرار دادهاید که ۲۰ درصد سود سالانه دارد. در پایان سال، سرمایه شما به یک میلیون و دویست هزار تومان رسیده است. اما اگر همزمان نرخ تورم ۳۰ درصد باشد و قیمت همان سبد کالا از یک میلیون به یک میلیون و پانصد هزار تومان افزایش یابد، در واقع شما نه تنها سود واقعی نکردهاید، بلکه قدرت خریدتان نسبت به سال قبل کمتر شده است. این یعنی شما عملاً بخشی از دارایی خود را از دست دادهاید و حتی نتوانستهاید سرمایه اولیه را در برابر تورم حفظ کنید.
در چنین شرایطی که ارزش پول ملی به سرعت در حال کاهش است، طبیعی است که مردم به دنبال راهکارهایی برای حفظ ارزش داراییهای خود باشند. معمولاً در این مواقع شاهد هستیم که افراد از نگهداری پول نقد گریزان میشوند و به سمت داراییهای واقعی مانند مسکن، طلا، ارز یا کالاهای بادوام روی میآورند. اما نکته بسیار مهم اینجاست که این راهکار همیشه و در همه شرایط بهترین انتخاب نیست – به ویژه زمانی که این تصمیمگیریها از روی ترس، شتابزدگی یا پیروی از موج عمومی جامعه و بدون تحلیل دقیق شرایط اقتصادی صورت گیرد. ممکن است در برخی موارد، این نوع سرمایهگذاریهای هیجانی خود به عاملی برای تشدید بحرانهای اقتصادی تبدیل شود یا فرد را در دام سودجویان و حبابهای قیمتی بیندازد.
در اینگونه موقعیتهای اقتصادی، مردم به دنبال راههایی میگردند که بتوانند داراییهای خود را حفظ کنند. آنها سعی میکنند از پول نقد فرار کنند و به سمت داراییهای واقعی بروند، اما باید توجه داشت که این تصمیم همیشه و در همه حال الزاماً درست و بهینه نیست، مخصوصاً زمانی که این انتخاب بدون تحلیل منطقی و صرفاً بر پایه هیجان و احساسات صورت بگیرد. چنین تصمیمات هیجانی میتواند منجر به ضررهای قابل توجهی شود.
حتی اگر ما پول خود را به سادهترین شکل ممکن و با حداقل ریسک، مثلاً به صورت دلار نگهداری کنیم، بازهم با مشکلات خاصی در سرمایهگذاریهای فیزیکی مواجه خواهیم بود. وقتی صحبت از داراییهای فیزیکی مانند طلا، زمین، مسکن یا خودرو میشود، مسئله نقدشوندگی به یک چالش مهم تبدیل میشود. برای مثال، در مورد طلا شاید نقدشوندگی نسبتاً بالاتری وجود داشته باشد، اما همانطور که میدانید در بازار ایران، داراییهایی مانند ملک و مسکن در چند سال اخیر با مشکل نقدشوندگی بسیار پایینی مواجه بودهاند.
البته این نوع سرمایهگذاریها مزایای خاص خود را دارند، از جمله اینکه معمولاً همگام با تورم رشد میکنند و ارزش بلندمدت آنها حفظ میشود. اما در شرایط اقتصادی فعلی، باید به مسئله نقدشوندگی نیز توجه ویژهای داشت. در چنین اوضاعی، گزینههای دیگری مانند ارزهای خارجی یا رمزارزها نیز مطرح میشوند که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند.
از جمله معایب اصلی این داراییها میتوان به ریسک بالا و نوسانات شدید قیمتی اشاره کرد. همچنین به دلیل وجود محدودیتهای قانونی، این نوع سرمایهگذاریها با ریسکهای مضاعفی همراه هستند. اما در طرف مقابل، خود ارزهای خارجی مانند دلار یا یورو چه ویژگیهایی دارند؟ این ارزها معمولاً دسترسی نسبتاً آسانتری به بازارهای جهانی دارند، اما نکته کلیدی اینجاست که این داراییها بیشتر نقش حفظ سرمایه را ایفا میکنند تا اینکه بتوانند در کوتاهمدت یا بلندمدت بازدهی چشمگیری ایجاد کنند.
به عنوان مثال، اگر به عملکرد سالهای گذشته نگاه کنیم، میبینیم که نرخ تورم در ایران تقریباً همگام با افزایش قیمت دلار حرکت کرده است. در چنین شرایطی، اگر شخصی اقدام به خرید دلار میکرد، در واقع بیشتر در حال حفظ سرمایه خود بود تا اینکه یک سرمایهگذاری سودآور انجام داده باشد. داراییهای دیگری مانند طلا یا کالاهای مصرفی بادوام (مثلاً خودرو) نیز تقریباً عملکردی مشابه دارند. یعنی در بهترین حالت میتوانند ارزش پول شما را حفظ کنند، اما گاهی اوقات به دلیل تغییرات در قیمتهای جهانی یا نوسانات عرضه و تقاضا، ممکن است پتانسیل ایجاد بازدهی بالاتر از نرخ تورم را نیز داشته باشند.
برای روشنتر شدن موضوع، میتوانیم به عملکرد طلا در سالهای اخیر اشاره کنیم. با توجه به افزایش قیمت اونس جهانی از یک سو و وجود تورم ۴۰ تا ۵۰ درصدی در ایران از سوی دیگر، در بازه زمانی یک تا دو ساله، طلا توانسته بازدهی بیشتری نسبت به نرخ تورم ایجاد کند. البته این موضوع کاملاً به عوامل خارجی مانند قیمت جهانی طلا وابسته است و نشان میدهد که گاهی اوقات عوامل بینالمللی میتوانند بر عملکرد داراییهای داخلی تأثیر قابل توجهی بگذارند.
چگونه میتوان در این محیط پیچیده عمل کرد؟
در این شرایط اقتصادی چالشبرانگیز، وقتی صحبت از ریسکهای سیاسی و اقتصادی و سایر عوامل مؤثر بر سرمایهگذاری در بازار سرمایه میشود، سوال اصلی این است: چگونه میتوان در این محیط پیچیده عمل کرد؟ فرض کنید شما قصد دارید در بازار بورس ایران سرمایهگذاری کنید و در عین حال در شرایط تورمی فعلی به بازدهی مطلوب برسید. نکته اساسی و بسیار مهمی که باید به آن توجه کنید این است که اگر بازدهی سرمایهگذاری شما دقیقاً برابر با نرخ تورم باشد، در واقع شما فقط توانستهاید ارزش پول خود را حفظ کنید و حتی ممکن است در عمل ضرر کرده باشید، چرا که قدرت خرید شما کاهش یافته است. برای اینکه واقعاً سود کنید، باید بازدهی قابل توجهی بیش از نرخ تورم (حدود ۴۰-۵۰ درصد) کسب نمایید.
برای دستیابی به این سطح از بازدهی، لازم است روی سهام خاص و استراتژیک مانند گروه فلزات اساسی، صنایع پتروشیمی و به طور کلی سهام محوری و پایهای بازار تمرکز کنید. اینگونه سهام معمولاً پتانسیل لازم برای ایجاد بازدهی فراتر از تورم را دارند. اما آیا راه بهتری هم وجود دارد؟ قطعاً بله! یکی از راهکارهای هوشمندانه، سرمایهگذاری در بازارهایی است که از نظر ارزی مستقل عمل میکنند و میتوانند در شرایط رکود تورمی هم عملکرد مطلوبی داشته باشند. به عنوان مثال، وقتی شما از ایران در بازار بورس آمریکا سرمایهگذاری میکنید، در واقع دارید با دلار سرمایهگذاری میکنید. این کار باعث میشود شما همگام با جریان تورم حرکت کنید. حتی اگر در این بازار فقط ۱۰-۱۵ درصد سود کنید، در واقع رشد سرمایه داشتهاید، چون پایه سرمایهگذاری شما دلار بوده و تورم را پوشش دادهاید. این میزان بازدهی به ظاهر کم هم میتواند در بازه زمانی ۶ ماهه تا یک ساله، رشد واقعی سرمایه برای شما به ارمغان آورد، نه صرفاً حفظ ارزش پولتان.
طبعا این روش چالشهای خاص خود را دارد. مهمترین مسئله این است که شما باید مهارتهای تحلیلی لازم را داشته باشید: توانایی تحلیل صورتهای مالی شرکتها، تسلط بر تحلیل تکنیکال برای بررسی روند قیمتها، و دانش کافی در تحلیل بنیادی برای ارزیابی ارزش ذاتی سهام. با این وجود، به جرات میتوان گفت که در شرایط تورمی فعلی، یکی از بهترین راهکارهای سرمایهگذاری، ورود به بازارهای خارجی با ارزهای معتبر جهانی است که از تورم داخلی تأثیر نمیپذیرند.
اشتباهات رایج سرمایهگذاری در زمان تورم
متأسفانه در دورههای تورمی شاهد اشتباهات رایجی در بین سرمایهگذاران هستیم که معمولاً به چهار دسته اصلی تقسیم میشوند؛
- خریدهای هیجانی و احساسی انواع داراییها بدون بررسی دقیق،
- دوم معاملات پرحجم و سریع با دفعات بالا،
- ورود ناآگاهانه به بازارهایی مانند بورس یا رمزارزها بدون دانش کافی (که متأسفانه در ایران بسیار شایع است)
- اقدام به نوسانگیری و خرید و فروش بر اساس نوسانات کوتاهمدت بازار
- استفاده از وام و اعتبار برای سرمایهگذاری روی داراییهایی که شناخت کافی از آنها ندارید
نکته مهمی که باید به خاطر بسپارید این است که تورم لزوماً پدیده منفی نیست. اگر هوشمندانه عمل کنید، میتوانید از تورم به عنوان فرصتی برای افزایش ثروت استفاده نمایید. در غیر این صورت، ممکن است شاهد کاهش تدریجی و پیوسته ارزش سرمایه خود باشید.
برای موفقیت در سرمایهگذاری در این شرایط خاص، لازم است سه اصل اساسی را رعایت کنید:
- تدوین یک استراتژی سرمایهگذاری شخصیسازی شده
- شناخت دقیق خود و بازارهای هدف
- تسلط کافی بر روشهای تحلیل و ارزیابی
در مقالات قبل بارها درباره این موضوعات و موارد صحبت کردهایم. در آن مباحث، استراتژیهای مختلف سرمایهگذاری را بررسی کردهایم، بازارهای متنوع را معرفی و ویژگیهای هر یک را به دقت توضیح دادهایم. توصیه میکنیم اگر هنوز آنها را مطالعه نکردهاید، حتما سری به مقالات لینک شده بزنید.
برای موفقیت در شرایط تورمی، درک عمیق تحلیلهای بازار ضروری است. بنابراین توصیه میشود حتماً در بالا بردن اطلاعت و سواد مالی خود کوشا باشید و تنها با دانش و آگاهی کامل در این فضای اقتصادی پیچیده دست به سرمایهگذاری بزنید. مطمئن باشید که ما در تمام مراحل این مسیر همراه شما خواهیم بود تا بهترین تصمیمات مالی ممکن را اتخاذ کنید.